او می خواهد متوقف شود و اتومبیلش تمام می شود تا بیرون عکس های سکسیخفن از گاراژ بنویسد
با ماشین با دوست پسرش سفر می کرد ، این دختر واقعاً می خواست برای نوشتن بنویسد ، اما به دلیل خوش شانسی هیچ توالت واحدی وجود نداشت و سپس در نزدیکی یک پارک شهر کند شد. عوضی بیرون آمد و به سرعت به سمت درختان پیاده شد عکس های سکسیخفن ، گاراژ را پیچید ، نگاهی به اطراف انداخت و فهمید که نمی تواند مکان بهتری پیدا کند ، نشست و حتی به خود زحمت نداد ، شروع به نوشتن بین پاهای خود روی زمین کرد. قطرات نازک زیر لب او زنگ زد و لبخندی راضی از چهره آرامش دلپذیر ظاهر شد. بلند شدم و دوباره سوار ماشین شدم.